مصاحبه اختصاصی لیبراسیون با مشاورمیرحسین موسوی: بازداشت میرحسین موسوی قریب الوقوع است

ژان پير پرين، نويسنده و روزنامه نگار نامدار نشريه بزرگ فرانسه، ليبراسيون طی يک مصاحبه اختصاصی در شماره ۱۸ اکتبر با اردشير امير ارجمند، يکی از مشاورين اصلی ميرحسين موسوی و رئيس سابق سازمان حقوق بشر ايران تحت عنوان «احمدی نژاد واقعا کثيف است» به بررسی وضعيت بحرانی کنونی و سياست های تحريک آميز،تنش آفرين و عوام فريبانه محمود احمدی نژاد پرداخته است.

ژان پير پيرن تحليلگر روزنامه ليبراسيون در آغاز يادآوری ميکند که اردشير امير ارجمند، در گذشته رئيس مرکز حقوق بشر ايران و يکی از مشاوران اصلی ميرحسين موسوی بوده است که پس از وقايع بعد از انتخابات که منجر به روی کار آمدن دوباره محمود احمدی نژاد شد، از ايران خارج شد.

وی در ارتباط با  وضعيت کنونی ميرحسين موسوی در ابتدا خطر دستگيری ميرحسين موسوی را قريب الوقوع دانسته و يادآوری ميکند، در حالی که رئيس دفترميرحسين بازداشت شده است ولی خود وی هم اکنون در منزل مسکونيش اقامت دارد و ميتواند از خانه خارج شود، هرچند تمامی کامپيوترها و کتابهايش را جلب و مصادره کرده اند ولی کماکان با مردم در تماس است و مشکل عمده نظام با وی اين است که نتوانسته ميرحسين موسوی را بترساند.

اردشيراميرارجمند ميگويد، جنبش سبز ضربه سنگينی خورده و هوادارانش از آمدن به خيابان ها هراس دارند ولی اين جنبش آزاديخواهی به دليل آنکه مرکزيت مشخص و خاصی ندارد، حکومت همواره از سرکوب کامل و نابود کردن آن ناتوان بوده وهست.

اردشير امير ارجمند سپس به تحليل و بررسی سياست های رئيس دولت حکومت اسلامی پرداخته و ميگويد، احمدی نژاد سياست مشخص و معقولی نداشته و همواره به دنبال جلب توجه بوده است، زمانی اظهارنظرهای مذهبی و افراطی ميکند و گاهی سخنان بسيار عوام فريبانه به زبان مياورد.

احمدی نژاد هميشه از بدبختی ديگران سوء استفاده کرده است، به طور مثال به قشر فقير جامعه کمک های مالی و نقدی ميکند و وانمود ميکند که اين پول ها رو خود وی شخصا پرداخت ميکند .از سوی ديگر برای جلب حمايت سياسی چين، درهای اقتصادی و تجاری ايران را به سوی اين کشور گشوده و در نتيجه بسياری از بخش های صنعتی ايران ، نظير صنايع نساجی و کفش سازی، عملا فلج شده و از بين رفته اند.از طرف ديگری سپاه پاسداران بيش از هفتاد درصد از واردات ايران را در اختيار گرفته و با وجود قدرت عظيم اقتصادی مصادره شده و به لطف بالا رفتن بهای جهانی نفت در سالهای اخير ديگر نيازی به بازار و بازاريان ندارند .

ردشير امير ارجمند يکی از مشاوران ميرحسين موسوی در ادامه گفتگوی اختصاصی خود با نشريه فرانسوی ليبراسيون به بررسی سياست های محمود احمدی نژاد در قبال ايالات متحده ،اسرائيل و برنامه هسته ای ايران ميپردازد.

رئيس سابق سازمان حقوق بشر ايران در اين رابطه ميگويد، احمدی نژاد سياست معقول و صادقانه ای درقبال آمريکا، اسرائيل و برنامه هسته ای نداشته و ندارد . از يک سو ،کشورهای مختلف را تحريک کرده و از سوی ديگر جامعه جهانی را دعوت به گفتگو ميکند.در مورد ايالات متحده آمريکا ، مجلس چند سال قبل قانونی را تصويب کرد که بر مبنای آن، ايجاد هرگونه رابطه با آمريکا جرم محسوب شده است ولی محمود احمدی نژاد به کررات پيشنهاد مذاکره با واشنگتن را مطرح کرده بدون آنکه مردم ايران از آن باخبر باشند.

در مورد سياست های احمدی نژاد در قبال اسرائيل، اردشير امير ارجمند معتقد است، عملکرد احمدی نژاد تاکنون در راستای منافع تل آويو بوده است تا دشمنی ادعا شده با آن ، چرا که وی فقط برای جلب رضايت کشورهای عربی، شعارهای ضد اسرائيلی ميدهد .

آقای اميرارجمند ميگويد، ما بارها شنيده ايم که احمدی نژاد گفته است کلماتی نظير «دموکراسی» و «حقوق بشر» برای وی تهوع آور است، حال کسی که از واژه های همچون دموکراسی و حقوق بشر ابراز تهوع ميکن چگونه ميتواند برای اراضی فليسطينی درخواست رفراندوم کند ؟در ادامه اين مصاحبه اختصاصی، اردشير اميرارجمند تأکيد ميکند که جنبش سبز همواره خواهان برگزاری کميسيون بررسی نتيج انتخابات است . آقای اميرارجمند به اين نکته اشاره ميکند که احمدی نژاد خواهان تشکيل کميسيون بررسی وقايه يازدهم سپتامبر شده است ولی وی بايد بداند که رسيدن به واقعيت، تنها به وقايع يازدهم سپتامبر ختم نميشود !

وی در ادامه می افزايد ، جنبش سبز کماکان خواهان برقراری مذاکرات با طيف حکومت و هواداران محمود احمدينژاد است ولی نه مذاکراتی «پشت پرده» و «مخفيانه»، بلکه همه چيز بايد شفاف و علنی باشد .اردشيراميرارجمند در پايان يادآور ميشود که طرح سياسی جمهوری اسلامی ايران اين است که قدرت را به دست مذهبيون افراطی سپرده و در واقع مذهب را دولتی و حکومتی کند . اين در حالی است که در گذشته نه چندان دور روحانيت شيعه در ايران،همواره نهادی غير دولتی و مستقل بوده است ولی بخش خاصی از حاکميت ميخواهد همه چيز را به طور کامل قبضه کند.

منبع : روزنامه ليبراسيون

ترجمه و برگردان: کيومرث إعطا

فیگارو : روابط میان احمدی نژاد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رو به سردی است

ژرژ مالبرونو ، سرمقاله نویس و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در روزنامه بزرگ صبح پاریس ، فیگارو ، در شماره 14 مِی این نشریه به سردی گرائیدن روابط میان احمدی نژاد و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران پرداخته و در ایتدا مینویسد ،

محمود احمدی نژاد بیم آن دارد که مبادا سپاه پاسداران ، همانند ارتش پاکستان و یا ارتش ترکیه مواضع خود را به وی دیکته کند .

مالبرونو در ابتدای مقاله خود مینویسد ، محمود احمدی نژاد از قدرتمند تر شدن متحدانش در پروژه تقلب در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری در ایران ، همچون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به هراس افتاده است .  احمدی نژاد در تلاش است تا سپاه پاسداران کمتر در معرض دید قرار گیرد .

مالبرونو در ادامه ، عدم سخنرانی فرمانده کل سپاه  ، سردار پاسدار محمد علی جعفری در مانورهای اخیر که در خلیج فارس توسط سپاه انجام شد و قرار گرفتن وی در ردیف چهارم هنگام ملاقات اخیر میان سران سپاه پاسداران و مقامات بلند پایه رژیم اسلامی با که با علی خامنه ای صورت گرفته است  را همگی در همین راستا ارزیابی میکند و مینویسد ،

محمود احمدی نژاد در آخرین سخنرانی  خود در مورد دفاع از خاک ایران نیز ، بر خلاف سنت مرسوم خود در گدشته ، اینبار حتی کوچک ترین  تجلیلی ازسپاه نکرد .

ژرژ مالبرونو با اشاره به این نکته که مأموریت سپاه پاسداران بی شک حفظ نظام ولایت فقیه به ویژه در زمان حال  است مینویسد ، رژیم مذهبی در درون کشور به شدت به چالش کشیده شده است .

نویسنده فیگارو به نقل از یک تحلیلگر و کارشناس ایرانی درتهران که هویتش فاش نشده است می نویسد ،

نشستن فرمانده سپاه درردیف چهارم درملاقات با رهبرجمهوری اسلامی درحالی که معمولاً جای او در کنار آیت الله خامنه ای است تعجب حضار را بر انگیخته بود. همین تحلیلگر ایرانی می افزاید احمدی نژاد قصد دارد کاری کند که سپاه کمتر در معرض دید باشد .

مالبرنو مینویسد ، با اینکه سپاه پاسداران به صورت گسترده در سرکوب مستقیم اعتراضات مردم به نتایج انتخابات در یک سال گذشته نقش برجسته ای نداشته است ولی وجهۀ سپاه در میان مردم در این مدت رو به افول بوده است .

آنچنان که دیگر جوانان ایرانی رغبتی به انجام خدمت سربازی در سپاه پاسداران نشان نداده و خدمت در نظام سخت تر ارتش را فقط برای دوری از سرکوب مردم ترجیح میدهند .

سرمقاله نویس فیگارو البته به این نکته هم اشاره میکند که محمود احمدی نژاد در یک سال اخیر آن چنان از افراد سپاه برای سپردن مقام استانداری و فرمانداری به آنان استفاده کرده است که سیاست خارجی واشنگتن  درمورد رفتن ایران به سوی یک دیکتاتوری نظامی هشدار داده بود .

ژرژ مالبرنو به نقل از برنار هورکاد ، کارشناس مسائل ایران می نویسد این امکان دور ار تصور  نیست که روزی  سپاه پاسداران ازعلی خامنه ای ، رهبر جمهوری اسلامی درخواست کند که  محمود احمدی نژاد را به دلیل عدم کفایت دولت از مقام ریاست جکهوری برکنار کند .

نویسنده فیگار ادامه میدهد ،

محمود احمدی نژاد درواقع فقط می تواند روی فسمتی از سپاه  پاسداران احاطه دارد و میتواند روی بخشی از آن یعنی سرویس های اطلاعاتی ، بسجیان و انصار حزب الله حساب کند . بخشی که در یک سال گدشته  وظیفه به خاک و خون کشیدن جنبش اعتراضی مردم را بر عهده داشته اند.

مالبرونو در آخر مقاله مینونیسد ، شاید  یکی از دلایل اختلاف سپاه پاسداران با  محمود احمدی نژاد روش حکومت کردن اوست زیرا سپاه پاسداران معتقد است  .

محمود احمدی نژاد همیشه از لحاظ رفتاری غیر قابل پیش بینی است

منبع : روزنامه فیگارو

ترجمه و برگردان :  بابیلونسکای بلاگ

تنها وزیر زن احمدی نژاد ، فرزند افسر رکن دوم ارتش شاهنشاهی و همسر حسین شریعتمداری

 

h_9_ill_1235735_iran-dastjerdi

ماری کلود دکامبز روزنامه نگار و کارشناس مسائل ایران طی مقاله ای در شماره 4 سپتامبر لوموند ، روزنامه

عصر فرانسه و  با اشاره به تصویب صلاحیت های هجده وزیر کابینه می نویسد :

 

نمایندگان مجلس می باید در این موقعیت » خاص » انسجام و یکپارچگی نظام اسلامی ایران را به نمایش می گذاشتند.

 درباره این یکپارچگی و انسجام پیام مهمی  از سوی آیت الله خامنه ای به مجلس رسیده بود.  لوموند در ادامه به

 نحوه ترکیب و چینش  دولت جدید می پردازد و می نویسد اکثریت قریب به اتفاق وزرای کابینه جدید از سه نهاد

امنیتی ، سپاه پاسداران و نیروهای بسیج انتخاب شده اند.

 

 لوموند در همین رابطه گزارشی را نیز به تنها وزیر زن کابینه یعنی مرضیه وحید دسجردی کابینه ارائه میدهد و

 می نویسد :

 

 خانم» مرضیه وحید دستجردی» از کامل ترین نمونه های تکنوکرات های جدید رژیم اسلامی است . پزشکی با عقاید

افراطی اصولگرائی و » پیچیده در چادری » سیاه» رنگ که رئیس بیمارستان روئین تن بوده است ، او از مدتها قبل

 به عنوان یک نتیجه و محصول مکتب نظام اسلامی برای یک کار حرفه ای در نظر گرفته شده بود .

 

او فرزند یکی از افسران اداره دوم (حفاظت اطلاعات) ارتش شاهنشاهی است. این افسر در مسیر حوادثی به انقلاب

پیوست و پس از مدتی خدمت به نظام به عنوان رئیس شهربانی منسوب شد که بعد  در یک سوءقصد کشته شد.

 

علاوه بر آن به نوشته لوموند برادر وزیر جدید بهداشت ، » مصطفی از فرماندهان سپاه پاسداران است و مهمتر ازآن

 همسر او کسی نیست جز حسین شریتمداری نظریه پرداز اصولگرایان و نماینده رهبر جمهوری اسلامی در روزنامه

 کیهان تهران ، شخصی که خود دادخواست اولیه را علیه اصلاح طلبان قبل از دادگا هها صادر و حتی حکم میدهد .

 

مرضیه وحیدی دسجردی جدیدا خواستار اجرای طرح » نوآورانه» نقش زنان به عنوان مکمل نقش مردان شده است ،

 

کسی که چند سال پیش ، وقتی یک نماینده جوان مجلس اسلامی ایران بود نظریه جدائی زنان و مردان در بیمارستان

ها و مراکز بهداشت را مطرح و خواستار اجرای آن شده بود .

 

لوموند میافزاید : قسمت اعظمی از رای دهندگان انتخابات اخیر زنان بودند و اکثر آنان گرایش به اردوگاه اصلاح

طلبان داشتند ، اصلاح طلبانی که نماینده آنان کسی نبود جز میر حسین مسئی مردی که با گرفتن دست همسرش و

 دست در دست او به مبارزات انتخاباتیش  در رسمس ترین محافل ادامه داد و این بود که زنان را بیش از پیش

دوستدار و طرفدار او کرده بود ،

 

و عملا با نتایج عجیب انتخابات قسمت عظیمی از نیروی کار زنان از صحنه حذف شدند ، 60% داش آموزان و

دانشجویان دختر و 15% نیروی کار را زنان طرفدار موسوی تشکیل میدادند ،

 

زنانی که مسلما از برنامه های «حمایت خاص زنان» خانم دسجردی حذف شده اند .

 

 

منبع : لوموند – روزنامه عصر فرانسه

 

ترجمه و برگردان :اَلفی – بابیلونسکای

احمدی نژاد در انتخاب وزرایش ، » فرمانبرداری » را به صلاحیت ترجیح داده است

 

h_9_ill_1233622_2df5_iran

 

ماری کلود دکامز روزنامه نگار  روزنامۀ لوموند در شماره 31 آگوست  به بحث های پر هیاهوی مجلس شورای

اسلامی ایران در خصوص بررسی اعتبار وزرای دولت دهم پرداخته است. وزرائی که حتی برای طرفداران محمود

احمدی نژاد در مجلس نیز بعضأ مسئله برانگیزند.

 

روزنامه نگار لوموند می نویسد به نظر می رسد محمود احمدی نژاد در انتخاب وزرایش، وفاداری را به صلاحیت

ترجیح می دهد. به همین دلیل نارضایتی را از جمله در این دیده است که در میهمانی افطاری که هفتۀ پیش محمود

احمدی نژاد برای نمایندگان مجلس داده بود تنها 20  نماینده از 290 نماینده در آن شرکت کردند. نمایندگان سخنرانی

دیروز احمدی نژاد را در مجلس با سر و صداهای  اعتراضی همراه کردند و گفتند شانزده وزیر پیشنهادی هیچگونه

تجربۀ کاری در وزارت خانه هایی که باید سرپرستی کنند ندارند.انتخاب احمد وحیدی که مورد پیگرد اینترپل است و

محسن میر کاظمی که هیچ تجربه ای در امور نفت ندارد از جمله انتخاب های اعتراض برانگیز است.

 

ماری کلود دکان می نویسد این انتقاد ها زمانی بیان می شوند که موازنه های ظریف جدیدی در قدرت در حال شکل

گرفتن است . اشارۀ روزنامه نگار لوموند به تغییر مقام سعید مرتضوی است که زمانی که رئیس دادگاه 1410

دو روزه حدود سی روزنامه و نشریه را توقیف کرد و سه شب پیاپی از زهرا کاظمی، عکاس ایرانی کانادایی،

بازجویی کرد. زنی که پس از ضرب وشتمی وحشیانه در زندان درگذشت. روزنامه نگار لوموند طنز پنهان جابجایی

سعید مرتضوی را در این می بیند که وی از این پس زیر نظر محسنی اژه ای کار خواهد کرد که احمدی نژاد از

سرپرستی وزارت اطلاعات بر کنار کرده بود. چرا که وی نظر موافقی با دادگاه های نمایشی نداشت.

 

 

منبع : لوموند

 

ترجمه و برگردان : اَلفی – بابیلونسکای بلاگ

احمدی نژاد و استراتژی » وزارت زنان «

6015158537782423509عبد الرحمن الراشد ،استاد و نویسنده عرب در مقاله ای در شماره 20 آگوست روزنامه الشرق الاوسط مینویسد :

اعلام کاندیداتوری سه زن برای وزارت از سوی احمدی نژاد نشانه ای است از آغاز یک مرحله و استراتژی جدید ، همانطور که

او مجبور به دادن امتیازهای مختلفی به احزاب و گرایشات (اصولگرایان )برای بقاء و ماندن در مسند ریاست جمهوریست میباشد

سالهای رئیس جمهور » مردمی» بودن سپری شده و دوره چدیدی از ریاست جمهوری احمدی نژاد آغاز گشته ، دوره ای که در آن شرایط احمدی نژاد را میتوان به قرار گرفتن بین «چکش» و » سندان» تشبیه کرد

و من به شخصه معتقدم امتیاز دادنهای احمدی نژاد نه به قصد جلب رضایت افکار عمومی و معترضان و مخالفان است ، که از روی جلب رضایت نیروهایی ماورای محافظه کاران است .

کیست که نداند منشاء فکری او مخالف هرگونه حضور زنان در مشارکتهای مهم سیاسیست ، آن هم به دلیل پیروی از مکتب استادان و مرشدان خویش !

مخالف حضور زنان در پست های کلیدی است به دلیل پیشگیری از رویاروی های احتمالی با آنکسانی که به اردوگاه فکری آنان تعلق دارد

اما با اعلام کردن سه وزیر زن خود را وارد تقابلی با آنها کرد ، به چه قیمتی ؟

به قیمت راضی نگه داشتن و به دست آوردن نسبی مخالفان لیبرال خود که قسمت اعظم آنان جوانانی هستند که مدام در نشانه اعتراض در خیابانها تجمع میکنند ، و به ویژه به دست آوردن رضایت اکثزیت زنان تاثیر گذار جامعه

و شاید این بازی جدیدیست برای کمرنگ تر کردن نقش اصلاح طلبانه کسانی چون موسوی ، خاتمی و کروبی

و سعی در پوشیدن لباس یک روشنفکر اصلاح طلب بر تن افراطی و محافظه کار خود است .

در حدود ده سال پیش و در جریان انجام و اجرای برنامه ای در تهران و حین دیدار با یک فعال سیاسی ، با خانم پزشکی برخورد

کردم ، ولی در عین حال با مسئله ای غیر قابل هضم مواجه شدم که باورش برایم دشوار بود ، این خانم پزشک گرایش شدیدی به

همان جریانی داشت که در تقابل و رویارویی با جبهه اصلاح طلبان و شخص سید محمد خاتمی بود ، تنها جریانی که به طور نسبی

حامی واقعی حقوق زنان در ایران بود ، این خانم پزشک یکی از فعالان جریان محافظه کاران افراطی ایران بود ،

درک این مسئله که چگونه یک زن به در حال تلاشهای سیاسی برای استیناف حقوق زنان است ، ولی در عین حال به مقابله و

دشمنی با تنها حرکت اصلاح طلبانه زمان خود پرداخته است !

تصویری که از یک زن پزشک در این داستان در ذهنم شکل گرفت بسیار مغشوش ، ولی در عین حال واضح بود

به این دلیل که این زن فعال در رابطه با حقوق زنان با جبهه ای که مخالف تمام ارکان و عقاید آن بود به توافق نظر رسید ، با

جبهه ای که به هر صورتی مخالفت و مخاصمتش را با آنها ابراز میکرد

او در طول ساعات روز به دیدارهای مربوط به حقوق زنان رسیدگی میکرد و در دیگر ساعات به فعالیت سیاسی در اردوگاه محافظه

کاران مشغول میشد ، محافظه کارانی که در پایمال کردن حقوق زن در ایران ید طولانی دارند ، و البته این کار دو سویه خانم پزشک

بدون کمترین احساس تناقضی از جانب وی صورت میگرفت .

در حقیقت این مدل روش اکثریت مردم در ایران است ، مردمی که باطنا یا ظاهرا معتقد و پایبند انقلاب اسلامی ایران هستند و از

جهتی به شدت به دنبال حقوق و رفع احتیاجات جامعه خویش است ، مدلی که نسل جوانان ایران هم اکنون مجبور به پیروی از آن

هستند .

سؤال این است :

آیا احمدی نژاد با کاندید کردن سه وزیر زن برای اولین بار در جمهوری اسلامی به دنبال تحت تأثیر قرار دادن وجه اصلح طلبی و

دموکراتیک میر حسین موسوی ، سید محمد خاتمی و مهدی کروبی است یا با این کار به دنبال جلب رضایت قشر جوان معترضین که

اکثریت را شامل میشوند است ؟

ولی آنچه که احمدی نژاد را با مشکلی عظیم تر مواجه ساخته ، فقط زوج موسوی و کروبی نیست ، بلکه موج عظیم نافرمانی و

مخالفتهای نسل جوان ایران است که مسلما احمدی نژاد را یارای توقف آن نیست ،

واین خطر بزرگ است که او را وادار به اتخاذ استراتزی های جدید کرده است که یکی از آنان وزارت سه زن برای نخستین بار و

ارسال این پیغام که اگر تغییر و دموکراسی هم وجود دارد از برکت تصمیمات من است ،

واین استراتژی » وزارت زنان» او را برای نزدیکی به غرب یاری خواهد کرد ، همانگونه که تا این لحظه پیشنهادات گفتگو از غرب برای او یکی یکی از راه میرسند ،

طبیعیست که دیگر از آن خطابه های آتشین در وصف محو کردن اسرائیل و به خاک نشاندن آمریکا دیگر خبری نیست !

حداقل تا الان !

استفاده از این مطالب با ذکر منبع آزاد است

» بابیلونسکای بلاگ «

مغلوب شدن تئوکراسی و پیروزی دموکراسی و آزادی در ایران نزدیک است

TOPSHOTS-PAKISTAN-IRAN-POLITICS-DEMOبا توجه به حوادث ایران،  الکساندر آدلر امروز در ستون سیاسی خود در فیگارو موقعیت  مخالفان و معترضان دولت کنونی جمهوری اسلامی را بررسی می کند.

او می نویسد تنها،  سیاستمدارانی که نمیدانیم چرا فکر می کردند محمود احمدی نژاد اکثریت سیاسی را در ایران با خود دارد، از وضعیت کنونی تعجب کرده اند.

آدلر در مقابل این نظرقراردارد و جزو کسانی است که بقول خود این حرکت را باور دارد ووجود جبهۀ بزرگ معترضین حول میرحسین موسوی را  در تاریخ سی سالۀ انقلاب اسلامی ایران بی سابقه می داند.

وی با اشاره به ابعاد، وسعت و تداوم اعتراضات، به سنجش توانائی های این جبهه می پردازد و در بررسی خود بر نیروی چپ جوانی تأکید می کند که بخصوص در تهران و چند شهر بزرگ ایران،  رژیم اسلامی را طرد کرده اند.

 او اعتراض ها و اعتصاب های دانشجوئی در سال 1999 را نقطۀ عطف جدائی این جوانان از دولت وقت می داند و آنرا با تأثیر  قدرت گیری گرایش چپ در مه 68 بر جدائی چپ غیر کمونیست از فرانسوا میتران، مقایسه می کند.

او می نویسد، امروز این جوانان در اوجند.  زیرا همۀ نیروهای مخالف روحانیت درک کرده اند که برای پایان دادن به اقتدار دیکتاتوری اسلامی باید از اتحاد با روحانیون گذر  کرد.

نکتۀ دیگری که آدلر به یادآوری آن می پردازد، تأثیرورود نیروهای جوان روحانی به صحنۀ روحانیت است. بعقیدۀ این تحلیلگر، نیروی جوان نظرات جدید را با خود حمل می کند و تکثر نظریات مذهبی در میان شیعیان چه در ایران و چه در لبنان یا عراق، تکثر سیاسی را نیز به همراه دارد. از این روست که شاهد جنگ میان افکار مدرن و برداشت های قدیمی در جامعۀ روحانیت هستیم.

آدلر می نویسد سیاست حاکم ایران از شروع قرن بیستم برآیند وجود سه نیروست که گاهی با هم در تعادل و زمانی در جنگ بوده اند.

این سه نیرو به نظر او دموکراسی و آزادی، قدرت مذهبی و دولت هستند  و درتوضیح آنها می نویسد،  دموکراسی و آزادی از غرب به عاریه گرفته شده و جمهوریت و لائیسیتۀ ترکیه بر ایران و بخصوص آذربایجان زادگاه موسوی، تأثیر بسیار گذاشته است. وی در این بخش به نقش  نیروهای لیبرال و آزادیخواه درجنبش ملی شدن نفت اشاره می کند.  

عامل دوم ، یعنی قدرت مذهبی به نظر آدلر،  همیشه در صحنۀ سیاسی کشور نقش بازی کرده است.  آدلر این نقش را در سه مقطع مبارزۀ شاه علیه مصدق  و شکل گیری  جمهوری ذکر می کند،    اما معتقد است  در زمان حاضر، جریان روحانیت نمایندۀ  تمامیت این جنبش  نبوده،  و بعنوان  بخشی از این جریان، با افکار مردم گرا و خارجی ستیز در احمدی نژاد تبلور می یابد.

سومین عامل،  دولت جمهوری اسلامی است که در میان تهدید همسایگان و در برابر تهدید اتحاد احتمالی سنی ها، سعی در بوجود آوردن یک مرکزیت و کنترل قدرت در دست خود دارد . آدلر با این اعتقاد که احمدی نژاد با خطر انزوا روبروست، هاشمی رفسنجانی را تبلور قدرت جمهوری اسلامی و مورد قبول در منطقه می بیند و به آنجا می رسد که در تقابل دموکراسی، قدرت مذهبی و دولت، این بار تئوکراسی است که پس از کنار زدن احمدی نژاد  مغلوب می شود وبالاخره در سال 2009 دولت یعنی رفسنجانی همراه با دموکراسی یعنی موسوی بر آن پیروز می شوند