مغلوب شدن تئوکراسی و پیروزی دموکراسی و آزادی در ایران نزدیک است

TOPSHOTS-PAKISTAN-IRAN-POLITICS-DEMOبا توجه به حوادث ایران،  الکساندر آدلر امروز در ستون سیاسی خود در فیگارو موقعیت  مخالفان و معترضان دولت کنونی جمهوری اسلامی را بررسی می کند.

او می نویسد تنها،  سیاستمدارانی که نمیدانیم چرا فکر می کردند محمود احمدی نژاد اکثریت سیاسی را در ایران با خود دارد، از وضعیت کنونی تعجب کرده اند.

آدلر در مقابل این نظرقراردارد و جزو کسانی است که بقول خود این حرکت را باور دارد ووجود جبهۀ بزرگ معترضین حول میرحسین موسوی را  در تاریخ سی سالۀ انقلاب اسلامی ایران بی سابقه می داند.

وی با اشاره به ابعاد، وسعت و تداوم اعتراضات، به سنجش توانائی های این جبهه می پردازد و در بررسی خود بر نیروی چپ جوانی تأکید می کند که بخصوص در تهران و چند شهر بزرگ ایران،  رژیم اسلامی را طرد کرده اند.

 او اعتراض ها و اعتصاب های دانشجوئی در سال 1999 را نقطۀ عطف جدائی این جوانان از دولت وقت می داند و آنرا با تأثیر  قدرت گیری گرایش چپ در مه 68 بر جدائی چپ غیر کمونیست از فرانسوا میتران، مقایسه می کند.

او می نویسد، امروز این جوانان در اوجند.  زیرا همۀ نیروهای مخالف روحانیت درک کرده اند که برای پایان دادن به اقتدار دیکتاتوری اسلامی باید از اتحاد با روحانیون گذر  کرد.

نکتۀ دیگری که آدلر به یادآوری آن می پردازد، تأثیرورود نیروهای جوان روحانی به صحنۀ روحانیت است. بعقیدۀ این تحلیلگر، نیروی جوان نظرات جدید را با خود حمل می کند و تکثر نظریات مذهبی در میان شیعیان چه در ایران و چه در لبنان یا عراق، تکثر سیاسی را نیز به همراه دارد. از این روست که شاهد جنگ میان افکار مدرن و برداشت های قدیمی در جامعۀ روحانیت هستیم.

آدلر می نویسد سیاست حاکم ایران از شروع قرن بیستم برآیند وجود سه نیروست که گاهی با هم در تعادل و زمانی در جنگ بوده اند.

این سه نیرو به نظر او دموکراسی و آزادی، قدرت مذهبی و دولت هستند  و درتوضیح آنها می نویسد،  دموکراسی و آزادی از غرب به عاریه گرفته شده و جمهوریت و لائیسیتۀ ترکیه بر ایران و بخصوص آذربایجان زادگاه موسوی، تأثیر بسیار گذاشته است. وی در این بخش به نقش  نیروهای لیبرال و آزادیخواه درجنبش ملی شدن نفت اشاره می کند.  

عامل دوم ، یعنی قدرت مذهبی به نظر آدلر،  همیشه در صحنۀ سیاسی کشور نقش بازی کرده است.  آدلر این نقش را در سه مقطع مبارزۀ شاه علیه مصدق  و شکل گیری  جمهوری ذکر می کند،    اما معتقد است  در زمان حاضر، جریان روحانیت نمایندۀ  تمامیت این جنبش  نبوده،  و بعنوان  بخشی از این جریان، با افکار مردم گرا و خارجی ستیز در احمدی نژاد تبلور می یابد.

سومین عامل،  دولت جمهوری اسلامی است که در میان تهدید همسایگان و در برابر تهدید اتحاد احتمالی سنی ها، سعی در بوجود آوردن یک مرکزیت و کنترل قدرت در دست خود دارد . آدلر با این اعتقاد که احمدی نژاد با خطر انزوا روبروست، هاشمی رفسنجانی را تبلور قدرت جمهوری اسلامی و مورد قبول در منطقه می بیند و به آنجا می رسد که در تقابل دموکراسی، قدرت مذهبی و دولت، این بار تئوکراسی است که پس از کنار زدن احمدی نژاد  مغلوب می شود وبالاخره در سال 2009 دولت یعنی رفسنجانی همراه با دموکراسی یعنی موسوی بر آن پیروز می شوند