نظام حاکم بر ایران و سازمان تروریستی القاعده

188716

 

روزنامه الشرق الأوسط چاپ لندن  ، درمقاله ای در شماره 23 سپتامبر به قلم عبدالرحمن الراشد ، نویسنده ، تحلیلگر و کارشناس

مسائل خاورمیانه ، مینویسد :

 

  سالها میگذرد و ما همچنان میخوانیم که گروهی تحت امر سازمان تروریستی القاعده ، بعد از شروع جنگ در افغانستان از سوی

آمریکا و متحدانش در سال 2001 ، از قندهار به سوی ایران فرار کرده اند  . این روایت ، یعنی فرار گروهی از القاعده به ایران 

به یک دلیل بزرگ و اساسی ، هیچگاه قابل تصدیق نبود ،

 

این دلیل چیزی نبود جز اینکه ، سازمان القاعده ، سازمانیست سنی مذهب و ایضاٌ افراطی که همیشه در حال تکفیر شیعیان بوده است

و از طرف دیگر ، نظام حاکم بر ایران ، یعنی نظام ولایت فقیه ، نظامیست شیعه مذهب و کاملا افراطی  !

 دو نقطه ای که از لحاظ ایدئولوژیک ، کاملا در مقابل یکدیگر بوده و هستند .

 

اما ، بعد از گذشت دو سال ، یعنی در سال 2003 انفجاری تروریستی ،  شهر ریاض را مورد هدف قرار داد ، انفجاری که بعد از آن ، رسوائی بزرگی  طی  کنترل های امنیتی مکالمات تلفنی انجام شده ،قبل و بعد از انفجار به بار آمد .

.

 

در آن سوی تلفن شخصی نبود جز ، » سیف العدل »  ! …………یکی از رهبران سازمان القاعده ، که بر طبق شایعات دو سال قبل

جزء اشخاصی بود که به ایران گریخته بود ، اما این بار شایعه ای در کار نبود ، زیرا رهگیری و رصد مکالمات تلفنی مذکور نشان

میداد که یک سر ارتباط به داخل ایران بازمیگردد .

 

بر طبق اطلاعات موجود از آن زمان تا کنون ، حکومت ایران یک بار وجود برخی از اعضای القاعده را در خاک خود انکار و نفی

نکرده است ، به علاوه اینکه بارها تأکید کرده است که گروهی از اعضای این سازمان بازداشت و در اختیار حکومت جمهوری اسلامی هستند .

 

نظام  جمهوری اسلامی ایران مدعی بود که اطلاعی از نحوه این عملیات و تماسهای قبل از آن نداشته است .

 

در سالهای بعد از آن ، پرده های بیشتری ، به رقم استمرار تکفیر کردن شیعیان و اقدامات تروریستی علیه آنان از سوی القاعده ، به

خصوص در عراق ، از ارتباط آنان و نظام حاکم بر ایران ، از این راز برداشته شد .

در این میان ، دلایل بسیار و شواهد فراوانی وجود داشت که نشان از همکاری راهبردی بین سازمان افراطی القاعده و نظام جمهوری

اسلامی در ایران داشت .

 

دلایلی که مهمترین آن ، وجود دشمن های مشترک  غربی و عربی در دکترین سیاسی و ایدئولوژی این نظام و آن سازمان است .

راز سازمان القاعده ، توسط رویه  و عملکرد خودش کاملا بر ملا شده است ، چرا که قبل از اجرای هر عملیاتی وجود سیستمهای

اطلاعاتی قوی برایش حیاتیست ، اطلاعاتی از منطقه و دیگر کشورها که مسلما جمع آوری آنها در توان یک سازمان نیست ،

اطلاعات مناطقی که دقیقا نقطه قوت سیستم اطلاعاتی حکومتی در ایران است . عراق ، افغانستان و خاورمیانه

 

سازمان افراطی و تروریستی القاعده ، حقیقتی است موجود ، که عملیات تروریستی آن فقط مختص به غرب و منافع آن نبوده ، بلکه

عمده عملیات آن در مرحله نخست جهان اسلام را شامل شده است . از شرق اندونزی تا غرب مراکش .

 

چیدن دانسته ها و اطلاعات درکنار یکدیگر ، ما را مجبور خواهد ساخت تاریخ القاعده  را دوباره مرور و بازخوانی کنیم ، باید برای

این کار به تاریخ قبل از 11 سپتامبر بازگشت .

 

در ابتدا  ، عملکرد القاعده شباهت بسیار نزدیکی از لحاظ سیستماتیک به سازمانهای چپی داشت که کاملا در راستای منافع قدرتهای

منطقه عمل میکردند .

سازمانهای چریکی که ابتدا و انتهای آنان مشخص و معلوم بود .

 

مسلما بازخوانی و بررسی یک  » فصل » خاص از کتاب تاریخ سازمان القاعده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است ، فصلی که

 در آن  » سعد » ، پسر اسامه بن لادن و تعدادی از ستیزه جویان القاعده ، سیف العدل را که به همراه همسر و سیزده تن از خانواده

 اش عازم ایران بود ، همراهی میکردند .

 

در بازخوانی این فصل مهم از تاریخ القاعده ، اگر نپذیریم که تشکیلات این سازمان به طور کامل ، ریشه ای از ساختار نظامی

دارد .

این مسئله  اسرار بسیاری را همچون ، برنامه ریزیهای سازمان یافته در کل منطقه و کشورهای آن ، دسترسی خاص به ابزار و

روشهای سخت افزاری و نرم افزاری ،برای اجرای عملیاتهای گسترده تروریستی ، بر ملا میسازد .

 

تنها مشکل موجود برای عده ای کثیر ،پذیرش این مسئله  است که چگونه یک گروه افراطی سنی در همکاری تنگا تنگی با نظامی

افراطی و شیعه است .

پاسخ این است :

رسیدن به اهداف مشترک در مقابل دشمنانی مشترک

برای کسانی که احتمال همکاری بین این دو سیستم افراطی مذهبی ، که از لحاظ ایدئولوژی در نقطه مقابل یکدیگرند را ضعیف یا

غیر ممکن میدانند ، این توضیح کافیست که پنچ سال است ، جوانان و نوجوانانی که در استخدام القاعده هستند و در یک جا آموزش

میبینند ، مسلح میشوند و از خاک آن به خاک عراق میرسند ، بدون خطر و به سادگی آماده عملیات میشوند ،

 

آنجا خاک ایران است ، کشوری که زیر سلطه حکومتی افراطی و مذهبی است .

 

آیا این انجام این عملیات در عراق ، افغانستان و کشورهای دیگر منطقه ، همسو و هم جهت با منافع نظام حاکم بر ایران نیست ؟

 

نظامی که یدی طولانی در رهبری و مدیریت نیروهای شبه نظامی افراطی همچون حماس سنی مذهب در فلسطین ، حزب الله شیعه

در لبنان ، شبه نظامیان شیعه و سنی  در عراق  و شیعیان شورشی حوتی در یمن دارد .

 

 

منبع  :  الشرق الأوسط  – عبدالحمن الراشد

 

ترجمه و برگردان : اَلفی –  بابیلونسکای بلاگ 

بیان دیدگاه